رضا پهلوی پدر محمدرضا شاه را که میشناسید، همان که سلطنت را از چنگ قاجار درآورد. امروز نگاهی به وضعیت مجلس و مجلس چهارم در زمان این شاه میاندازیم.
رضا پهلوی در روز ۲۴ اسفند سال ۱۲۵۶ در آلاشت، سوادکوه، مازندران دیده به جهان گشود و در نهایت در چهارمین روز از مرداد ماه سال ۱۳۲۳ در ژوهانسبورگ واقع در آفریقای جنوبی دارفانی را وداع گفت.
پدر رضا شاه، عباسعلی داداشبیگ سوادکوهی، یاور فوج سوادکوه بوده و مادرش نوشآفرین آیرملو وی را زمانی که کودک شیرخوارهای بود از شهرستان سوادکوه به تهران آورد.
وی از سال ۱۳۰۲ تا ۱۳۰۴ خورشیدی بعنوان نخستوزیر ایران و از سال ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰ خورشیدی بعنوان پادشاه ایران و بنیانگذار دودمان پهلوی شناخته میشد.
پادشاهی رضاشاه را عاملی برای ایجاد یک نظم نوین در جامعه میدانند و مدافعانش وی را پدر ایران نوین میدانستند!
اما چرا؟
شاید از این جهت که وی توانست نهادهای مدرن را در ایران تأسیس کند، نهادهایی همچون دانشگاه، ارتش، دادگاه، راهآهن و
البته اگر بخواهیم از سویی دیگر نگاه کنیم، مخالفان رضا شاه او را مسئول بر باد رفتن مشروطیت در ایران میدانند و بر این موضوع معتقدند اگر چه پهلوی اول توانست نظام حکمرانی به ظاهر مدرنی را بنا کند اما دموکراسی، مجلس، انتخابات و آزادی را در ایران نابود کرده است.
جالب است بدانید؛ حکومت رضاخان از سوی حامیانش دیکتاتوری منور نامیده میشد که آرمانهای جنبش منور الفکری در ایران را پی گرفت، اما بتدریج منورالفکران حامی خود نظیر محمدعلی فروغی، علی اکبر داور و عبدالحسین تیمورتاش را از قدرت حذف کرد و بدل به نوعی استبداد فردی گشت.
مداخله وسیع و همه جانبه دولت در امر انتخابات مجلس چهارم، بدعت هراس انگیز در این موضوع و همچنین گزینشی بودن نمایندگان دلخواه دولت که به صورت یک سنت پایدار و ناپسند باقی ماند، سبب تسریع روند دولتی شدن مجلس و فرمایشی شدن انتخابات نمایندگان را در سراسر دوران حکومت رضاشاه پهلوی شد.
هر کدام از جریانهای فعال در مجلس چهارم با نگرشها و انگیزههای متفاوت و از طرفی با شانه خالی کردن از پذیرش مسئولیت و رسالتهای سنگین ملی، زمام کشور را به آسانی هرچه تمامتر از دست دادند و با انشعابات متعدد و ایجاد چندین اقلیت، مجلس را از کارآیی لازم انداختند.
البته بعدها اکثریت این افراد به عنوان عامل عمده در سقوط قوامالسلطنه ناخواسته نقش موثری در به قدرت رسیدن رضاخان سردار سپه ایفا کردند.
رضاخان هم گاهی همگام با مجلس و گاهی پیش از آنان ابتکار عمل را با برکناری افسران خارجی از قشون کشور به دست خود میگرفت و در یک توافق پنهان از امضای قرارداد استخدام افسران انگلیسی سرباز زد؛ و در نهایت کابینه اول قوامالسلطنه را مجبور کرد تا منابع جدیدی را برای تدارکات مالی و مستشاری بیابد.
خودسریها و خودراییهایی رضاخان پهلوی هر روز افزایش مییافت تا جایی که به؛ دستزدن به اقداماتی خارج از چارچوب وظایف و اختیارات وزیر جنگ، نقض آشکار قانون اساسی، تعرض به آزادیهای بیان و قلم، سرکوب رومهنگاران، مداخله در امور مالی و تلاش برای تسلط برمنابع درآمد کشور و اختصاص آن به وزارت جنگ توطئهچینی مستمر برای فلج کردن کابینهها و به هم آمیختن امور لشگری و کشوری و مانند آن در سطح گسترده رسید و سرانجام مجلس چهارم را با تمام سکوت و انفعالی که دچار آن بود به واکنش واداشت و در نهایت سردار سپه از کار کناره گرفت.
درباره این سایت